برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (ره)

سر یك امور جزئی و سر یك امور خیلی ناچیز با هم دعوا می‌‌‌‌‌‌كنید و همه همتان را این قرار دادید كه نبادا ایران یك وقتی یك حرفی بزند. ایران كه همه ارگانهایش فریاد می‌زنند كه ما نظری نداریم به دولتهای دیگری و ملتهای دیگری، الاّ این كه با آنها متحد بشویم و فساد را از منطقه بیرون كنیم، دشمنی با ایران را می‌كنند. این چرا باید این طور بشود؟ باید توجه بكنند سران قوم توجه بكنند روشنفكران قوم، توجه بكنند علمای بلاد، توجه بكنند علمای كشور همه جا؛ توجه بكنند به این كه دشمن كی هست و دوست كیست و باید دشمن را بیرون كرد و با دوست دست اتحاد داد. این گرفتاری با دست همه مسلمین باید حل بشود و تا اتحاد بین همه‌ی مسلمین نشود، این گرفتاریها هست؛ این یك گرفتاری عمومی است برای همه‌ی مسلمین. (1)
امروز اگر چنانچه خدای نخواسته یك خللی وارد بشود در این جمهوری اسلامی، نمی‌دانید كه با ما چه خواهند كرد، و می‌دانید ان‌شاءالله، باید هم بدانید. باید احساس خطر بكنید برای جمهوری اسلامی و همه احساس خطر بكنید. ما بین راه هستیم و نتوانستیم تا حالا آن كه می‌خواهیم متحقق كنیم و تا همین مقداری هم كه آمدیم، ملتها متوجه شدند به ما، ملتها بیدار شدند و بیدارتر می‌شوند. خود ما متوجه باشیم كه كارهایی انجام بدهیم و طریقه‌هایی را انتخاب كنیم كه به طور سلامت با هم برخورد كنیم. اگر هم اشكال داریم مثل اشكال طلبه‌های مدرسه با هم رفتار كنیم، دوستند با هم خوب! آقایانی كه بسیاریشان اهل مدرسه‌اند، دوست‌اند، رفیق‌اند، برادرند، سر یك مبحثی داد و قال هم با هم می‌كنند، بعد از اینكه مباحثه تمام شد، با هم می‌نشینند چای می‌خورند و دوستی می‌كنند. (2)
شما با هم دشمنی ندارید. شما همه یك مقصد دارید و آن این است كه به آن چیزی كه اسلام فرموده است برسید. امید است كه برسید ان‌شاءالله. وقتی مقصد واحد باشد و مقصود همه یك مطلب باشد و آن اسلام، باید فكر بكنید كه اگر یك صحبتی برخلاف باشد كه یك وقت خدای نخواسته به حیثیت جمهوری اسلامی صدمه بزند، از آن جلوگیری كنید، خودتان را بازدارید از او. در عین حالی كه در همه جا باید مناقشه باشد، لكن مناقشات طلبگی، مناقشات علمی. در محضر علمای بزرگ هم مثل میرزای شیرازی كه دو تا درس- از قراری كه برای من نقل كردند- دو تا درس ایشان می‌گفتند و پنج ساعت هم طول می‌كشید، همه داد و قالها بوده است، اما مخاصمه نبوده، مباحثه بوده. یك وقت مخاصمه هست، این طرف می‌خواهد او را بكوبد، آن طرف می‌خواهد او را بكوبد، این، نه راه اسلام است، نه مقصد اسلامی می‌تواند داشته باشد، مقصد اسلامی نمی‌شود. (3)
اینها مصیبتشان بدتر از آنهاست. یك وقت این است كه یك كسی می‌آید تكلیفش معلوم است. آن وقت ما بچه كه بودیم، در خمین می‌گفتند امیر مُفَخَّم- آن وقت از بختیاریها بود، آن جا رئیس بود در آن جاها- گفته بود كه سردار حشمت- این یكی از خوانین آنجا بود؛ یكی از شاهزاده‌ها بود- این تكلیفش معلوم است، دشمنی‌اش معلوم، دوستی‌اش هم معلوم. اما فلان آدم- گفته بود- امان از این آدم كه بظاهر دوست است، لكن كمر آدم را می‌شكند! این بظاهر دوستها كارشان مشكل‌تر از آن غیردوستها هستند. آنها تكلیفشان معلوم است، ما می‌دانیم چه بكنیم... حالا من نمی‌گویم كه كی این طور است. من اینها را الآن درست نمی‌توانم بگویم. اما اینهایی كه سرِ خود هرچه دلشان می‌خواهد گردن قرآن می‌گذارند! اینها كارشان مشكل‌تر از آنهاست. هركی دلش هر طوری! این كه در صدر اسلام این كلمه مكرّر وارد شده است كه اگر كسی قرآن را به رأی خودش تفسیر كند فلیَتَبَوَّءُ مقعدهُ منَ النّار این جایش توی آتش است، این پیش‌بینی یك همچو مطالبی است كه یك وقتی هركسی به رأی خودش یك چیزی درست می‌كند. برخلاف آنچه می‌گوید قرآن می‌خواهند درست كنند، اینها كارشان یك قدری مشكل‌تر است؛ برای اینكه- اینها- تشبّث به قرآن می‌كنند. (4)

راهبردهای تصریحی:

1- می‌بایست در شناخت دوست از دشمن دقت كافی و وافی داشت.
2- برخورد با دوستان نادان و منافقین- كه به اسلام متوسل می‌شوند- مشكل‌تر از دشمن است.

نكات استنباطی:

1- همان گونه كه می‌بایست با دشمن بشدّت برخورد كرد و اشداء علی الكفار بود با دوست می‌بایست با مهربانی برخورد كرد و رحماء بینهم بود.
2- ملی‌گراهای مذهبی كه به وجوهی از قرآن و اسلام متوسّل می‌شوند و منافقین، عامل انشقاق جامعه از لحاظ نظری و اجرایی و برخورد با آنها در عین ظرافت، سخت و دشوار است. روشنگری مهمترین عامل بازدارنده در برابر این گروه است.

پی‌نوشت‌ها:

1.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج15، ص 519.
2.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج19، صص 9 و 10.
3.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج19، ص10.
4.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج8، صص 142 و 143.

منبع مقاله :
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) (جلد هشتم) اصل شناخت دشمنان و ضرورت مرزبندی شفاف با آنان، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول